آیا تا به حال به این فکر کرده اید که دیگر برای کسی کار نکرده و رئیس خودتان باشید ؟ رئیس خود بودن چه مزایا و چه معایبی دارد ؟ آیا می دانید موفقیت در این مسیر چگونه میسر خواهد شد ؟ شما برای رسیدن به این هدف تا کجا تلاش خواهید کرد ؟
برخی از افراد هستند که در دوره ای از زندگی تصمیم می گیرند که دیگر برای کسی کار نکرده و کسب و کاری را برای خود راه اندازی کنند . آیا این فکر درست است یا غلط ؟ بی شک در این مسیر تمامی افراد موفق نخواهند شد و نباید منتظر معجزه بود .
ایده خوداشتغالی و رئیس خود بودن نه تنها از لحاظ کنترل وقت مناسب تر بوده بلکه سبب خواهد شد فرد درآمد بیشتری نیز کسب کند . در واقع می توان گفت اغلب افرادی که ایده خود اشتغالی و کارافرینی را نیز در سر درند ، به این دو ایده فکر کرده اند .
معایب و مزایای خود اشتغالی
از معایب خوداشتغالی چه می دانید ؟ رئیس خود بودن در کنار مزایای گفته شده دارای معایب مختلفی نیز می باشد . از چالش ها و معایب مختلف خوداشتغالی چه می دانید ؟ در ادامه برخی از این چالش ها را بیان خواهیم کرد :
-
آیا فرد می تواند به طور همزمان کسب و کار خود را مدیریت کرده و به مشتریان خود نیز رسیدگی کند ؟
-
فرد مشتریان و ارباب رجوع های مختلف را چگونه باید پیدا کند ؟
-
چگونه می توانید بدون وجود شبکه های حمایتی از عهده خود برآیید ؟
-
در هنگام شکست های احتمالی چه کاری می خواهید انجام دهید ؟
لازم است بدانید که افرادی که به خوداشتغالی فکر می کنند ابتدا باید تصمیم و موقعیت های مختلف کاری خود را بررسی کرده ، بازار کار خود را ارزیابی کرده و سپس تصمیم به راه اندازی کسب و کار خود بگیرند .
کارآفرینی علاوه بر معایب دارای مزایای مختلفی نیز هست که بارز ترین مزیت کارآفرینی این است که به شما فرصت خواهد داد رئیس خودتان باشید و یا مسئولیت و یا تصمیم گیری های مهم درباره کسب و کارتان بگیرید ، از دیگر مزایای خود اشتغالی می توان به موارد زیر اشاره کرد :
-
کنترل انجام کارهای مورد علاقه تان
-
هیجان انگیز بودن شغل ریاست
-
انعطاف پذیری
-
آزادی در امور کاری
-
افزایش حقوق
قدم اول : ارزیابی تصمیم
پیش از آنکه کسب و کار خود را راه اندازی کنید ، در ابتدا باید تصمیم و عوامل مختلف تاثیر گذار بر تصمیم خود را ارزیابی کرده و آن را به چالش بکشید . توصیه می کنیم دلایل اصلی تصمیم خود را به چالش بکشید ، به مثال های زیر توجه کنید !
-
از کار فعلی خود و مسیری که در آن هستید ، رضایت ندارید .
-
فکر های مهم و آینده داری در مورد ایده و یا محصول خود دارید که باور دارید بازار را تکان خواهد داد .
-
ممکن است فعالیت های شما در اوقات فراغت یه ایده خوب برای درآمد زدایی باشد .
-
با کسب هر چه بیشتر مهارت ، دانش و ارتباطات در حوزه فعلی خود باور دارید که ترکیب برنده ای خواهید داشت .
-
تا به حال کسی به این صنعت توجهی نداشته و باور دارید که شما می توانید آن را رونق بخشیده و یا آن را متحول کنید .
قدم دوم : بررسی شباهت های رئیس و یا کارمند بودن
برخی از افراد به اشتباه بر این باور هستند که اگر کسب و کار خود را راه اندازی کنند دیگر قرار نیست به کسی جواب پس دهند ، یا اینکه قرار نیست ساعت های زیادی از شبانه روز را کار کنند ، اما اینگونه نیست .
به طور کلی می توان گفت رئیس بودن و یا کارمند بودن وجه اشتراکی نیز با یکدیگر دارند که ممکن است برخی از افراد به آن بی توجه باشند که در ادامه آن ها را بیان خواهیم کرد :
پاسخگو بودن
اغلب افراد بر این باور هستند که اگر رئیس خودشان باشند ، دیگر قرار نیست به کسی مانند کارفرما پاسخگو باشند اما اینطور نیست . وقتی کسب و کار خودتان را راه می اندازید باید به دیگر افراد مانند مشتریان ، تامین کنندگان ، کارکنان و دیگر ذی نفعان پاسخگو باشید .
ساعت کاری
اکثر افرادی که در خانه برای خودشان کار می کنند شاید متوجه نباشند اما مانند ساعت کاری بسیاری از کارمندان و یا حتی بیشتر از آن ها باید در خانه مشغول به کار باشند . اگر شما به عنوان صاحب کسب و کار زمان زیادی را برای انجام کار خود نگذرید ، کس دیگری نیست که این کار را انجام دهد .
سختی کار
مدیر بودن گاهی ممکن است حتی از فردی که در یک شرکت کارمند هستند نیز سخت تر باشد ، زیرا افرادی که در یک شرکت و یا موسسه مشغول به کار بوده ، وقت خود را صرف تنها یک کار می کنند اما مدیر حداقل در ابتدای راه اینطور نیست و باید مجموعه ای از فعالیت ها را انجام دهد .
آنچه برای یک مدیر موفق بودن لازم دارید
یک کارآفرین موفق باید ویژگی و عوامل شخصی مهم و خاصی را دارا باشد تا بتواند موفق شود ، افرادی که خودشان کسب و کاری را راه اندازی می کنند ، خودشان نیز باید عملکردشان را بررسی کرده و مورد ارزیابی قرار دهند .
هوشیاری
یک مدیر موفق باید همه چیز را در مورد بازار ، کسب و کار ، محصولات و کاربردهایشان ، گردانندگان بازار ، شیوه کسب و کار ، صنعت و آمار و ارقام بداند . اگر اطلاعات شما کافی نباشد و تنها به غریزه تان در کسب و کار توجه کنید ، شیوه مدیریتی شما زیر سوال خواهد رفت .
انگیزه داشتن
فردی که در انجام کار خود بی هدف و بی انگیزه باشد ، نه تنها مسیر مشخصی نداشته بلکه شکست او نیز حتمی می باشد . در نتیجه یک مدیر موفق نه تنها باید در انجام کارهای خود نظم داشته باشد بلکه باید در انجام این امور انگیزه نیز داشته باشد .
خلاقیت
همانطور که می دانید امروزه همه چیز در دست تغییر و پیشرفت بوده است . از جمله این تغییرات مختلف می توان به تقاضا محصول ، روش انجام کسب و کار ، تقاضا و غیره اشاره کرد . در نتیجه یک مدیر نه تنها باید با توجه به تغییرات موجود پیش رود بلکه خلاقیت نیز داشته باشد .
برنامه ریزی
یکی از مهم ترین ارکان یک مدیر موفق بودن ، برنامه ریزی و مدیریت زمان داشتن است . یک مدیر موفق علاوه بر داشتن برنامه باید توانایی سازماندهی کار خود را داشته باشد تا بتواند زمان خود را به خوبی مدیریت کند .
ریسک پذیری
در واقع زمانی که تصمیم به راه اندازی یک کسب و کار جدید می گیرید ، یعنی شغل گذشته خود را می خواهید رها کنید . بنابراین شما در معرض خطر از دست دادن سرمایه گذشته خود هستید ، در نتیجه باید توانایی ریسک پذیری خوداشتغالی را داشته باشید .
ایجاد اعتبار
به عنوان یک کارفرما و صاحب یک کسب و کار جدید ابتدا باید قوانین پایه ای را برای شیوه های کاری خود که می خواهید پیش بگیرید ، تعیین کنید . در نتیجه تعیین استانداردهایی برای کیفیت ، انسجام و اعتبار ارکان های اصلی موفقیت هستند .
اگر شما هم تصمیم به راه اندازی یک کسب و کار جدید دارید ، در ابتدا باید هدف خود و عوامل مختلف تاثیر گذار بر آن را بررسی کرده و سپس تصمیم بگیرید . در نتیجه باید ویژگی های مختلف یک مدیر موفق را دارا باشید یا در خود تقویت کنید تا بتوانید یک مدیر موفق باشید .